در پشت دروازهی سال دوهزار و سیزده ایستاده ایم؛ اما شرمسار! دست کم من خود به حیث یک شهروند این سرزمین چنین احساسی دارم. شاید آن های که در زندهگی یاد گرفته اند تا برف بام خود را بر بام دیگران بیندازنند، زرافه های افتخار شان همچنان گردن های افراخته یی داشته باشند تا آن سوی ماه و ستاره و پروین.