×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

اخبار ویژه

فاشیزم پشتونی و «دری افغانی»!
عمر راوی

فاشیزم پشتونی و «دری افغانی»!‌
یادداشت از : عمر راوی.
فاشیزم فرهنگی افغانی در زمان امیر حبیب الله پدر شاه امان الله توسط خسرش ( پدر زن امان الله) محمود طرزی بنیاد نهاده شد. محمود طرزی که در ترکیه زیسته بود و تحت تاثیر اندیشه های ترکان جوان قرار داشت، وقتی به افغانستان برگشت و دو دختر خود را به نکاح دو شهزاده در آورد، در دم و دستگاه قدرت یک فرد بسیار برجسته و تاثیر گذار گردید.

فاشیزم فرهنگی پشتونی را محمود طرزی که « پدر ژورنالیزم افغانستان» نامیده میشود، برای نخستین بار تیوریزه کرد. مقوله «ملت افغان» ، زبان ملی افغانی و برخی دیگر از اصطلاحاتی را که فاشیست ها امروز عاشقانه تکرار می کنند، محمود طرزی ساخت و پالایش داد و بر قلم و زبان دیگران جاری ساخت . محمود طرزی بود که گفت زبان ملی افغانی ( پشتو ) باید زبان همگانی باشد، زبان اول کشور باشد.
محمود طرزی را « پدر ژورنالیزم» ، « بانی روشنفکری» و خیلی چیز های دیگر میخوانند. طرزی پدر هرکس و هرچیزی دیگر بوده یا نبوده باشد، پدر فاشیزم افغانی حتمن بود.

یکی از اساسی ترین هدف ها و بنیادی ترین طرح محمود طرزی این بود که زبان پشتو و فرهنگ پشتونها به زبان و فرهنگ ملی ارتقا داده شود و همه « رعیت » افغانستان زبان پشتو را بیاموزند و در دفاتر و مراودات جای زبان فارسی را بگیرد. او میخواست مردم چنان شستوشوی مغزی شوند که پشتو یاد گرفتن برای شان افتخار باشد و از ندانستن پشتو احساس شرمندگی کنند. به همین سان، محمود طرزی میخواست که همه باشندگان افغانستان به ارزشها و عنعنات و فرهنگ پشتونی ارزش قایل شوند و آن را به صفت فرهنگ و ارزشهای ملی خود قبول نمایند.
کوشش برای سوار کردن زبان پشتو بر شانه زبان همگانی فارسی دری و گشایش میدان های بیشتر برای زبان قبیله یی پشتو، از همان زمان شاه امان الله و اقتدار محمود طرزی آغاز گشت و به سطح یک مکتب فکری رشد و به دیگر امور زندگی نیز گسترش یافت.

محمود طرزی که جریده « سراح الخبار » را سرپرستی میکرد و آن جریده به زبان پارسی نشر می شد، از آن به مثابه تریبونی استفاده کرد که در گام نخست زبان پارسی را درهم بکوبد و آن را به عنوان یک زبان بیگانه و از بیرون آمده معرفی کند و پشتو را یک زبانی بشناساند که در حق اش جفا و بی توجهی صورت گرفته است و زبان بومی و خودی و ملی است که باید هر باشنده افغانستان به آن سخن گوید . محمود طرزی زبان پشتو را « اجدا زبان ها» میدانست.

فاشیزم افغانی به مثابه یک تیوری و تفکر مدون از عرصه فرهنگی شروع شد و به عرصه های دیگر سرایت کرد و بعد ها یک مکتب فکری کامل از آن درست گردید که جوانان افراطی پشتون به دور آن جمع شدند و حرکت های سیاسی تحت تاثیر آن به وجود آمد .

حزب افغان ملت بر اساس تفکر فاشیزم پشتونی ساخته شد. بعد ها فاشیزم پشتونی بخش حتمی تفکر خیلی از فعالان سیاسی پشتون را میساخت . در چند دهه پسین تفکر فاشیستی تفکر حاکم اکثریت احزاب و تنظیم های پشتون را فرا گرفته است. هیچ سازمان چپی و یا راستی ، چه گمونیست و چه اسلامی پشتون نیست که فاشیزم پشتونی در تار و پود آن رخنه نکرده باشد. از طالبان دهشت افگن تا سورخلقی های چهار آتشه ، از تکنوکرات غرب زده تا گلبدین مدعی اخوانی بودن ، همه و همه در یک چیز همفکر و همدست استند و آن اینکه پشتون ها در افغانستان اکثریت هستند، پشتونها باید اقتدار سیاسی را در دست داشته باشند، هویت کشور بر محور زبان پشتو و نام افغان (پشتون ) باید ساخته شود.

افغان ساختن همه کس و افغانی ساختن همه چیز، یکی از کارهای همیشگی فاشیست های افغان بوده است. در مدت صد سالی که برای ابداع و تحمیل یک هویت جعلی افغانی جانفشانی میکنند، به هزاران هزار جعلکاری عجیب و غریب دست زده اند. یکی از آن جعلکاری ها ، ابداع اصطلاح مسخره « دری افغانی» است.
در چند سال اخیر که از برکت امریکایی ها، باز افسار همه کار های مملکت به دست پشتونها افتاده است، بسیار دیوانه وار تلاش دارند که « فارسی » و « دری » را دو زبان جدا گانه ثابت کنند، بسیار دیوانه وار تلاش دارند ثابت کنند که فارسی به فارس و به ایران کنونی تعلق دارد و « دری» به افغانستان مربوط می شود و کدام پیوندی میان این دو زبان نیست. همیشه هم مثال می آورند که در ایران بادنجان رومی را گوجه فرنگی می گویند ما در افغانستان بانجان رومی میگوییم !‌

در همین سالهای انتحار و انفجار و دهشت و وحشت طالبانی و حقانی و گلبدینی و داعشی که افغانستان را خون آتش گرفته است، فاشیست های افغان با یک جنون عجیب هر روز یک کتاب و رساله و مقاله و مطلب در باره «دری افغانی» چاپ می نمایند. فکر می کنند هرقدر زیاد چاپ کنند، هرقدر زیاد بگویند، هر قدر زیاد دامن بزنند، همانقدر زود جا می افتد، همان قدر زود به زبانها جاری میشود، همان قدر زود مردم قبول می کنند.

حیرانی ما هنوز هم این است که اینها خودشان پشتو زبان، خود شان اوغان، چرا این همه دل شان برای زبان «دری» می سوزد؟ چرا اینها افتاده اند به جان زبان مادری ما که نامش را چه بخوانیم و کدام واژه گان را به کار ببریم و کدام را به کار نبریم؟ زبان از ما، اختیارش را چرا میخواهند در دست آنان باشد؟

میگوییم برادر جان ، خواهر جان ، پشتون جان ، اوغان جان، همین زبان فارسی دری، یا فارسی ، یا دری ، یا تاجیکی ، یا هرچیز دیگری که میخوانی، زبان ماست. مثال آنکه پشتو زبان شماست. دیده ای که کسی از ما فارسی زبان ها و یا به گفته ای تو دری زبان ها آمده باشند و در مسایل زبان شما مداخله کرده باشند و برای زبان شما ترافیکی کرده باشند؟ شما چکار دارید که ما زبان مان را چه میخوانیم و چگونه از آن استفاده میکنیم؟ مگر زبان خود تان حالا از ترقی و تکامل و پیشرفت و درخشانی به آسمان رسیده است و هیچ نیازی به کدام غمخواری و مرمت و توجه ندارد که آمده اید به زبان ما چسپیده اید و میخواهید غمش را بخورید و امورش را بدست بگیرید؟!

  1. شکرالله پویان

    از بابت راه اندازی این برگه اینترنتی جهت آکاهی دهی همتباران و فارسی گویان از شما اطهار امتنان و سپاس مینمایم.

    • تاجیک میدیا

      خیلی سپاس از شما کدبان شکرالله پویان گرامی . خرسندیم که پایگاه تاجیک میدیا مورد توجه تان قرار گرفته است. نکته های را که اشاره کردید اصلاح شدند. سپاس فراوان از همکاری تان.

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.