×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

اخبار ویژه

گزارشی از وضع تاجیک های میدان وردگ
همکار تاجیک میدیا

تاجیکان میدان وردگ در چه وضع قرار دارند ؟
گزارش از : یک تاجیک میدان وردگ .
نخست باید توضیحی از مناطق تاجیک نشین ولایت میدان وردگ داد.
تاجیکان میدان میدان وردگ سالهای سال میشود که در مناطق کهنه خمار مرکز میدان شهر
ولسوالی «نرخ» منطقه «دادل» ولسوالی «جلریز» مناطق « زیمنی» جلریز، «تکانه علیا» و «تکانه سفلی» زندگی میکنند.

سالهاست که تاجیکان میدان وردگ در راه منافع پشتون ها به کار گرفته شده اند و قربانی های زیاد مالی و جانی را متقبل گشته اند و جوانان زیادی بنام حزب و تنظیم قربانی دسیسه های پشتونیزم شدند.

حالا داستان تازه و غم انگیز این است که کوچی های لاشخور آمده اند و بنام طالب از مردم باج میگیرند و هرکاری که دل شان خواست بالای مردم انجام میدهند.

سالهای قبل در زمان حاکمیت احزاب و تنظیم ها، در دره میدان حزب اسلامی و حزب حرکت و حزب اتحاد حاکمیت داشتند. در بعضی فامیل ها یک برادر حزبی یکی حرکتی و یکی اتحادی بود که به خون یکدیگر تشنه بودند. حتی در بعضی قریه ها برادر ها همدیگر را بنام حزب کشتند.

در رآس این احزاب در دره میدان تورن امان الله و حاجی حضرت جانان مسئول حزب اسلامی بودند، حاجی موسی هوتک و حاجی غلام محمد مسئول حزب حرکت بودند و عبدالاحمد درانی مسئول حزب اتحاد که اکثریت سربازان شان از قوم تاجیک بود و خانه جنگی ها در منطقه «تکانه» که مطلق تاجیک هستند جریان داشت.

در اصل همین پنج نفر که نامهای شان ذکر شد یکدست بودند ولی در تکانه و جلریز تاجیکان همه روز مصروف برادر کشی به دستور همین خون خواران بودند .

یکی از بزرگان منطقه ما که عضو حزب حرکت بود قصه میکند که روزی یکی از نزدیکان حاجی موسی وفات کرده بود و ما به قصد فاتحه در اقامتگاه موسی هوتک رفتیم و تصادف همان روز خیرات هم کرده بودند رفتیم به سوی مسجد دیدم حاجی جانان آفتابه و لگن را گرفته دست مهمان ها را میشوید.

با خود گفتم که اگر اینها دشمن همدیگر هستند چگونه ممکن است جانان در خدمت مهمان های موسی باشد.
وقتی برگشتیم به تکانه شب دستور عملیات دادند که بالای حزبی ها باید حمله کنیم و همانجا بود که من اسلحه شان را تسلیم کردم و دیگر با این وحشی ها قطع رابطه کردم .

شهدای آن زمان که اگر حالا میبودند هرکدام یک پادشاه بودند.
شهید قومندان عزیزالله،شهید قومندان صوفی شاه،شهید قومندان دولت محمد،شهیدقومندان مولوی نقیب الله، و بقیه قومندان ها و سربازان که تعداد شان زیاد است و نمیشود از هرکدام نام برد.

بعد از ختم جنگ های تنظیمی جنگ های دیگری آغاز شد جنگ پشتون ها با هزاره ها که خط مقدم را پشتون ها در منطقه تکانه انداخته و مناطق خود شان همچون رهن مادر شان امن و امنیت بود که قربانی های زیاد مالی و جانی از مردم تاجیک گرفت و مردم آواره و بیچاره در کوچه های کابل پشت یک لقمه نان داد میزدند.

بعد از آمدن طالبان آنچه اسلحه ی که مردم تکانه داشت پشتون ها بنام طالب جمع کرده و به مناطق خود شان بردند.
چند سال کوتاه مردم دوباره مصروف کار و زندگی خود شده بودند که دولت کرزی ایجاد شد و تشکیلات بنام پولیس محلی ساختند که بد تر از احزاب و جنگ های قبلی از مردم تاجک قربانی گرفت و فعلآ هم جریان دارد
که از تعداد اندک شان یاد آوری میکنیم.
شهید زمری مدیر امنیت ولسوالی جلریز.
شهید سردار محمد مدیر امنیت ولسوالی دایمیرداد که بی رحمانه جلادی و سلاخی شد.
شهید مسجدی،شهید معراج الدین،شهید شفیق الله، شهید محمد عارف، شهید قومندان جمال الدین،شهید روح الله ،شهید محمد قیس،شهید پهلوان نجیب الله،و شهید هارون پادشاه جلریزی که از فرماندهان خیزش مردمی بود.
پهلوان نجیب و روح الله هردو برادر اند فقط با ۵۰ روز تفاوت خیلی واضح بنام تاجیک ترور شدند.

فعلآ جنگ کوچی با علیپور است که کوچی ها بنام طالب آمده و سرباز گیری شان خیلی شدید جریان دارد یکی از قمندان های طالب در منطقه تکانه بنام خطاب است که از قوم کوچی است اگر او را ببینی مطمئینم که یک هفته نان هم دل تان نمیشود.

فعلآ جوانان تکانه ۷۰ فیصد طرفدار همان طالب ها و کوچی ها هستند.
نبود امکانات نبود مدیر و مدریت رهبر که باید برای همین جوانان اندکی امکانات بدهد و برایشان گفته شود که این جنگ مربوط ما نیست مطمئین ام که از مسیر قربانگاه پشتون ها بر میگردند.

ما تلاش میکنیم و بعضی اوقات جوانان و شماری از بزرگان را قناعت می دهیم و وعده میسپاریم که با یک رهبر تاجیک دیدار میکنیم اما کسی تحویل نمیگیرد.

فعلآ از غرب هزاره می آید و مردم را اذیت میکند که شما طالبان را جا داده اید دکاکین را به آتش میکشند مواشی را به رگبار می بندند مردم هم عقده مندانه از طالب سلاح میگیرند و به پشتون های که جز تباهی چیزی دیگری برایشان نمیخواهد پناه میبرند.

وقتی یک تاجیک حتی معلم باشد اگر طالب (پشتون و کوچی ) گیر کند گردن اش را میزند اما برعکس در مناطق زیوالات خروتی اسمعیل خیل … که کارمند امنیت پولیس ارتش … باشد صبح از خانه اش میرود وظیفه و شام برمیگردد به خانه اش که هیچ مشکلی هم برایش پیش نمی آید.

تاجیکان زیمنی حتی فعلآ تکلم درست به زبان فارسی ندارند زمین های شان از طرف پشتون ها غضب شده حتی یک قضیه ی که طالبان سپرده شده بود در کویته تصمیم اتخاذ نموده بودند که زمین اگر از او تاجیک هم است فیصله به نفع پشتون خود ما است و برایشان ابلاغ کنید.

تاجیکان زیمنی و نرخ از بس که تحت فشار قرار دارند و کسی هیچ گاهی به داد شان نرسیده منکر از هویت و تاجک بودن شان هستند.

یکی از جوانان مبارز و آگاه از منطقه نرخ حتی با فامیل اش درگیر است فامیل اش پشتو صحبت میکند اما او حرفی هم از زبان پشتو به زبان نمی آورد .

مردم کهنه خمار نیز از دست طالبان ( پشتون ها ) نیز به تنگ آمده اند ولی کسی صدایشان را نمی شنود
امیدوارم بی کفایت های به خواب رفته توجه اندکی برای این قشر محروم قوم شان نمایند

برچسب ها : ,

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.