مردم اوغانستان با وصف همه دشواری ها و خطر ها، در انتخابات دور دوم نیز با گسترده گی شرکت کردند. این یک پیروزی بزرگ است و شایسته آن که به مردم عزیز خویش مبارک باد بگوییم .

کسانی که میخواهند اشرف غنی احمدزی را بشناسند و به ویژه از حقیقت دانشمندی اش آگاه شوند این نوار را ببینند :

{youtube}A6P8uVmRoJQ|250|200|0{/youtube}

مساله قومی ، تاجیکها و انتخابات

یادداشتی از : درویش دریادلی

تظاهر می کنند، مردم فریبی می کنند، ریاکاری می کنند ، می گویند: در اوغانستان مسایل رنگ قومی ندارند !

در اوغانستان، بیشتر از هرجای دیگر جهان، بیشتر از هر کشور دیگر در منطقه ، بیشتر از هر کشور همسایه ما، مسایل رنگ قومی دارند . همه چیز در اوغانستان به قوم و طایفه و تبار پیوند زده می شود. دو صد و شصت و هفت سال که از عمر حاکمیت اوغان شاهان و قبیله سالاران اوغان ( پشتون ) می گذرد، چیزی نمانده است که رنگ قومی به خود نگرفته باشد. حاکمان اوغان ( پشتون ) ، همراه با نخبه گان پشتونیست و پسان ها دسته های سوپر فاشیستی پشتون، همه دست به هم دادند، دیوانه وار تلاش کردند که همه چیز کشور را از الف تا یا ، رنگ و بوی پشتونی دهند. به قول خود شان ، این کشور اوغانستان است همه چیزش باید " اوغانی " باشد.

چرا به اشرف غنی احمد زی باید نی گفت؟

نبشته از : صبور رحیل
اشرف غنی احمدزی، زلمی خلیلزاد و انوارالحق احدی را می توان سه ضلع مثلث شیطانی قومگرایی دانست که عملاً در در ده سال گذشته از تشکیل یک حکومت وحدت ملی جلوگیری کردند و تلاش داشته اند تا با تحمیل فرهنگ، هویت و خواستهای قومی یک جانبه میان اقوام این کشورفضای بی اعتمادی ایجاد کنند و عوامل فساد را تقویه کنند.

شک نداریم که نام  دشمن سوز  شهید احمد شاه مسعود بزرگ ( رح ) ، مثل آتشی است که تمام هستی دشمنان آزادی و دشمنان عدالتخواهی و دشمنان جهاد و مقاومت مردم کشور ما را می سوزاند . بسنده است که نام نامی احمد شاه مسعود رحمته الله علیه را بر زبان آوری و نظاره کنی که چگونه از درد به خود می پیچند و چگونه روز روشن بر سر شان شام تار می گردد. 

انتخابات ریاست جمهوری
گذشته خونین ورقابت مدنی کنونی
میان قبایل درانی وغلجائی
خصومت واستخوان شکنی میان قبایل غلجایی ودرانی ریشه دراعماق تاریخ دارد.دشمنی وکُشت وخون در آغازقرن 17میان این دوطایفه، زمانی آغازگردیدکه خوانین درانی وغلجایی برای تصرف اراضی بیشتردراطراف سرزمین های حاصلخیزقلات به جان هم افتادند، کُشت وکُشتار های زیادی میان آنها صورت گرفت وبه مرورزمان این خصومت هاشکل دایمی و میراثی بخودگرفت.

در اوغانستان ، دو خانواده  به دین فروشی شهرت دارند . یکی اش خانواده " مجددی" است و دیگرش خانواده " پیر گیلانی" . این دو خانواده ، همیشه ، هم خون مسلمانان ساده دل را مکیده اند و هم از خزانه و خوان دولت خورده اند . خانواده مجددی و خانواده گیلانی ، در نوکری به بیگانه ها ، شهادتنامه های طلایی دارند .

هموطن تودیگر«رعیت»نیستی، یک شهروندی
 نبشته از : غیاثپور کاظمی .
آری هموطن، «تو»و«من»زمانی رعیت بودیم و سلطان ـ بعنوان «قبلــهء عالم» و «ظل الله» ـ مالك جان و مال و «حیثیـّت  «ما بود. و در این میان " من " و"تو" که جای خود را داریم، حتّی درباریان و اشراف و اعیان و تجـّار و بازرگانان نیز امنیـّتی نداشتند و چه بسا با اشارهء انگشتی یا با صدور فرمانی «سایه خدا»، جان‌شان بر باد می‌رفت و یا اموال و دارائی‌شان، مصادره می‌شد. زیرا قانون دولب امیر وسلطان وپادشاه بود.

سوگمندانه آگاهی یافتیم که امروز  آقای احمد ضیاء مسعود ، برادر شهید احمد شاه مسعود ( رح ) ، حمایت خویش را از اشرف غنی اجمد زی اعلام کرد. تا جایی که ما دریافته ایم ، اکثریت تاجیک های اوغانستان از این حرکت احمد ضیاء مسعود بسیار ناراحت هستند و آن را یک خود کشی سیاسی می دانند. در شبکه های اجتماعی ، اکثریت کاربران تاجیک احمد ضیاء مسعود را با بدترین واژه ها نفرین کرده اند. 

من از کسانی که  فارسی حرف می زنند اما دشمن فارسی هستند ، متنفرم !

یادداشتی از : زبیر هجران

من با هيچ كسي سر مخالفت ندارم كه با كدام زبان حرف ميزند و با چه ابزاري حرف هاي دلش را بيان ميكند و اين حق مسلم يك شهروند است تا با زباني كه راحت است حرف بزند، خواه ازبكي باشد، پشتو و يا فارسي. مشكل اساسي من با آنهاي است كه با زبان خودم جلو حرف زدنم را ميگيرند، من با آناني مشكل دارم كه زبان خودم را بر عليه خودم استفاده ميكنند.

به چه کسی بایدرای بدهم؟
به عنوان کوچکترین افغانستانی تاهمین دم به نفع هیچ نامزدی کمپاین نکرده ام؛ به این علت که آرزو های را که در سر دارم درآیینه ی برنامه و راهکار نامزدان ریاست جمهوری تحقق پذیرنیافتم ، باوجود سرناسازگارم بابرنامه های ایشان اگر روز انتخابات در افغانستان می بودم جتمن جهت ارج گزاری به دموکراسی و نهادینه شدن فرهنگ نظام مردم سالاربه پای صندوق های رای دهی می رفتم.

اسد بودا یادداشتی نوشته و در آن مدعی شده که هزاره‌ها در بسیاری از مناطق افغانستان (از جمله در بدخشان و بادغیس و بغلان و ترکستان؟ و پنجشیر و پروان و هرات و هلمند و قندهار و زابلستان؟ و لوگر و پکتیا و دیگر ولایت‌های افغانستان؟) زندگی می‌کنند اما از آن‌جایی که عبدالرحمان خان کوشید هزاره‌ها را به شیعیان فروبکاهد بسیاری از هزاره‌های سنی‌مذهب، دچار استحالۀ هویتی شده‌اند.

مرد میان‌سالی با بسته‌های لباس بر دوش، وارد دفتر انجمن خراسانیان در کارته پروان می‌شود. سر و صورت مرتب دارد، مثل کارمند رسمی یک نهاد لباس پوشیده است؛ کرتی و پتلون. بسته‌های لباسش را در کنار دیوار دفتر این انجمن گذاشت و گفت کرتی و پیراهن تنبان آورده است تا رضاکاران انجمن آن را به بدخشان برسانند.
کرتی‌ها و پیراهن و تنبان‌ها، مستعمل نبودند، همه تازه دوخته شده بودند. رضا‌کار انجمن خراسانیان بسته‌ها را در اتاقی که برای جمع‌آوری لباس‌های امدادی اختصاص داده‌اند، انتقال می‌دهد. انجمن خراسانیان یکی از چند سازمان جامعه مدنی است که برای کمک به قربانیان رانش زمین در بدخشان، دست و آستین بر زده است.

به خاطر فاجعه بزرگی که در منطقه ارگوی ولایت بدخشان رخ داد  و در اثر لغزش زمین، در یک چشم به هم زدن ، چندین دهکده  و  بیشتر از 2500  انسان معصوم ، کودکان، زنان و مردان ، زنده زیر خاک شدند ، بی نهایت اندوهگین و دلخون شده ایم . میدانیم که تمام مردم ما ، همه تاجیک های جهان و مردم شریف بدخشان ، در ماتم نشسته اند. ما هم در این غم بزرگ شریک می باشیم . برای شهیدان مظلوم  فردوس برین و برای اعضای خانواده ها و بستگان و همه بازمانده گان این فاجعه صبر جمیل می خواهیم. انا الله و انا الیه راجعون.

ما می دانیم که اگر این حادثه در کدام کشور دیگر ، در امریکا ، در اروپا ، در یکی از کشور های غربی اتفاق می افتاد، 2500 نفر  زنده بگور می شدند، حالا تمام رسانه های جهان نشرات عادی خود را متوقف می ساختند و تمام روز و شب در مورد آن گزارش می دادند و  هزاران نفر حاضر به یاری رساندن به آسیب دیدگان می گردید . اما چون این فاجعه در کشور بدبخت و فلاکت زده ای اوغانستان رخ داده است، هیچ کسی از آن یاد نمی کند .

خیانت در برابر اراده مردم
هموطنان محکوم محروم مظلوم و ستمدیده
سرزمین ما لحظات سر نوشت سازی را سپری می نماید. شما با اشتراک تان در انتخابات 16 حمل و رای تان برای تغیر حاکمیت های تحمیلی به حاکمیت مردم سالاری و بر انداختن حاکمیت ظلم وحشت ترورانتحار وبی عدالتی حماسه افریدید و پایه های ظلم و بی عدالتی را به لرزه در اوردید

داد خواهی و داد گستری در شعر فارسی دری
نویسنده : پرتو نادری .
 داد خواهی، پند و اندرز حکیمانه و شناخت هستی برای بهتر زیستن و باهم زیستن، در طیف گستردۀ مضمون و محتوای شعر فارسی دری جایگاه بزرگی دارد.  این جا از این روزنه نگاهی داریم به شعرچند تن از بزرگان شعر فارسی دری که پی گیری این موضوع در شعر همه شاعران بحثی خواهد بود بسیار دراز دامن که به سال ها  پژوهش و تحقیق گروهی نیاز دارد.

 اوغان راستینم و در خدمت اوغان ستان ....؟!
یادداشت از : درویش دریادلی .
یک فرد میانه سال تاجیک را می شناسم که شوق شاعری و نویسنده گی دارد. از حق نگذریم، خوشنویس و با قریحه نیز می باشد. در هوا های ادبی، گاهی متن های زیبایی را می آفریند. من که نبشته هایش را می خواندم، گهگاهی تشویقش میکردم.
امروز  که به رخنامه میدیدم، چشمم به نامش افتاد ، مثل همیشه درنگ کردم و خواندم :
" افغان راستینم  و در خدمت افغان ستان.... " !