عزیز آریانفر
۱۴ تير ۱۳۹۴,ساعت ۱۹:۱۷:۰۳ | |
«ایران» و «پرشیا»
عزیز آریانفر ۱- تا سال ۱۹۳۵ کشور ایران را در جهان به نام پارس می شناحتند اما در درون کشور و گستره پارسی زبانان همواره به نام ایران یاد می گردید. اگر کتاب سراج التواریخ را که پیش از این تاریه به رشته نگارش درآمده، مطالعه فرموده باشید، ده ها بار می توانید نام کشور ایران را ببینید. در زمینه صدها نمونه دیگر هم است چه در سروده های شاعران و چه در اسناد و مدارک. برای مثال قرار دادهایی که در دوره امانیه میان افغانستان و ایران امضاء شده است، در همه نام ایران ذکر شده است. من در کتاب زمینه های تاریخی جغرافیایی روندهای همگرایی در گستره ایرانستان در ۵۰۰ صفحه با آوردن اسناد، مدارک و شواهد تاریخی به تشریح مفهوم ایران پرداخته ام . می توانید آن را در تارنمای کانون مطالعات و پژوهش های افغانستان مطالعه فرمایید. در همین سال ، رضا خان با گسیل نامه متحدالمآلی عنوانی همه دولت های خارجی از آنان خواست تا ۱۹۳۵ این به بعد نام کشور را به جای پارس درست مانند آن چه که در داخل از سوی مردم ایران خوانده می شود، ایران بنامند. چنین چیزی امر عادی است. برای نمونه عرب ها و مسلمانان در کل مصر می گویند اما در خارج اجپت یا اگپت خوانده می شود. آلمانی ها کشور خود را دوچلند می خوانند. فرانسوی ها آن را آلمان و انگلیسی ها جرمنی می گویند. یونانیان کشورخود را گریشیا می خوانند. ترکیه یی ها آن را یونانستان می گویندو پارسی زبانان و اعراب یونان. در این جا هم عین چیز است. مردم خود ایران و همه فارسی زبانان از قدیم الایام آن را به نام ایران یاد می کردند مگر در خارج آن را پرشین یا پارس می گفتند. متاسفانه در کشور ما شماری به دلیل نداشتن مطالعه در تاریخ چنین پنداشته اند که تا ۱۹۳۵ کشوری که اکنون جمهوری اسلامی ایران خوانده می شود، پارس نام داشته است. در حالی که چنین نیست. در داخل کشور مردم همواره آن را ایران می خواندند. اما در خارج آن را پارس می گفتند. اگر شما کتاب های دوره های صفوی و قاجاری را بخوانید و اسناد و مدارک و ادبیات آن دوره ها را پول رایج آن دوره ها ببینید، در همه جا به هزاران بار با نام ایران بر می خورید. سوء تفاهم ظاهر از کتاب افغانستان در مسیر تاریخ برخاسته است، که در آن شاد روان غبار اشتباها در زمینه مطالبی نگاشته بودند و تا کنون تکرار می شود. ۲- باید میان ایران به عنوان نام کشور کنونی جمهوری اسلامی به عنوان یک واحد جغرافیای سیاسی در چهارچوب فرماسیون کشور- ملت یا دولت- ملت و مفاهیم ایران جغرافیایی یا فلات ایران و ایران بزرگ فرهنگی تفاوت قایل شد. ۳٫ از دید علم جغرافیای به تایید همه دانشمندان بزرگ این علم «ایران، سرزمینی است میان رودهای سند و دجله». در این زمینه باز هم می توانید به همان کتاب زمینه های تاریخی جغرافیایی روندهای همگرایی در گستره ایرانستان مراجعه فرمایید. ۴٫ گستره ایران بزرگ فرهنگی از گستره ایران جغرافیایی یعنی فلات ایران یا پشته ایران بارها بزرگتر است. ۵- بحث دیگری است که در در سده های نزدهم و بیستم در گستره فلات ایران چند واحد سیاسی در سیمای کشور- ملت در اثر سیاست های کشورهای اروپایی (انگلیس و روسیه) پدید آمدند مانند افغانستان، تاجیکستان، ترکمنستان، ازبیکستان و سر انجام هم پاکستان. اگر به نقشه های نیمه نخست سده نزدهم ببینید، اثری از این کشور ها دیده نمی شود. ۶- نام ایران در واقع از ایرانم ویجه یا ائیریانم ویجه به معنای بنگاه و خاستگاه ایرانیان گرفته شده است. این نام نخستین سرزمین آریایی ها بوده است و هنگامی که جمشید با قبایل آریایی از آسیای میانه به پشته ایران آمد، نام خاستگاه نخستین آریایی ها را به این سرزمین گذاشت. پسان ها، مادها، پارس ها و اشکانیان بیشتر ترجیح می دادند کشورهای خود را به نام قومی خود یاد کنند و نام ایریانا به دست فراموشی سپرده شد. تنها در زمان ساسانیان بود که نام ایرانم خشسترام یا شهرستان های ایرانشهر رایج شد. و پسان ها ایرانشهر به شکل شهر ایران کاربرد یافت . این نام در اوایل دوره اسلامی از قلم افتاد اما در دوره سامانیان دوباره رستاخیز یافت و به کشور سامانیان و سپس غزنویان اطلاق می گردید که هم در سروده های رودکی و هم در شاهنامه آمده (بیش از ۱۳۰۰ یار) در دوره های بعدی باز هم به دست فراموشی سپرده شده و در دوره ایل خانیان به دلایل سیاسی دوباره رایج گردید که تا به دوره تیمورشاه درانی چه بر ایران غربی کنونی و چه به دولت درانی اطلاق می گردید. پس از راهیابی انگلیس ها به هند، در گستره خراسان یا ایران خاوری دولت کنونی افغانستان تشکیل گردید و این نام را انگلیسی ها بر آن گذاشتند. و الا در دوره های درانی همان نام ایران یا خراسان شرقی و در اوخر هم نام کابلستان رایج گردید. آخرین پادشاهی که نام کشور خود را ایران خوانده بود، امیر دوست محمد خان بود. به هر رو، منظور من از ایران، نه ایران کنونی (جمهوری اسلانی ایران) بل فلات ایران و باشندگان آن و ایران بزرگ فرهنگی است. یاد ما نرود که از دید علمی همه اقوام باشنده فلات ایران از پشتون ها گرفته تا بلوچ ها و کرد ها و پارس ها و تاجیک ها همه ایرانی تبار و زبان های شان به نام گروه زبان های ایرانی یاد می شود. و در اخیر هم یک نکته دیگر و آن این که جغرافی دانان یونانی در آغاز گستره شرقی دولت اشکانیان را به نام اریانا (برگرفته از اری یا هری- هرات) یاد کردند که بلخ و تخارستان و آسیای میانه شامل آن نمی شد. بعدها گستره فلات ایران را در کل به نام اریانا خواندند. در عصر ناسیونالیسم که جعل تاریخ آغاز گردید چنین شایع شد که گویا نام کشور افغانستان در ۱۵۰۰ پیش از اسلام آریانا بوده باشد!!! چنین چیزی را در آثار شادروان کهزاد (تاریخ های رسمی) می بینیم که روشن است زیر دیکته دولت وقت نوشته بودند و نمی توانستند به گونه دیگر هم بنویسند. پسان ها شاد روان غبار هم به تقلید از ایشان این اشتباه را در جلد اول افغانستان در مسیر تاریخ تکرار کردند. و این گونه در ذهنیت اجتماعی ما حک گردید که به راستی آریانا همان افغانستان بوده باشد. به هر رو، من در کتاب یاد شده در بالا به تفصیل با تکیه به مدارک، اسناد و ده ها عنوان کتاب و نقشه در زمینه پرداخته ام که اگر علاقه داشته باشید می توانید آن را مطالعه فرمایید. مشکل اصلی در زمینه نام افغانستان است که موجب خلط مبحث در زمینه گردیده است. دو دیگر بسیاری نتوانسته اند میان سرزمین جغرافیایی و کشور (دولت) به عنوان واحد جغرافیای سیاسی فرق قایل شوند. این است که پیوسته با سوء تفاهمات رو به رو هستیم. ( توجه : این نوشتار در برگ رخنامۀ آقای آریانفر به نشر رسیده است) . |
https://tajikmedia.com/?p=12005