حبیب حمید زاده
درواز بدخشان رفیقی جر کوه و درختان خودش ندارد!
یادداشت از : حبیب حمید زاده .
نام بدخشان را همهی خوانندههای این برگه شنیده اند و در موردش اطلاع دارند. ولی شاید نام درواز را عدهای هنوز نشنیدند و اطلاع زیادی هم در موردش ندارند. درواز پنج ولسوالی است که هر پنج ولسوالی در کرانهی رود آمو موقعیت دارند و هر پنج ولسوالی با درواز بدخشان تاجیکستان هم مرز میباشند. با اطمینان مینویسم که هیچ بخش افغانستان به اندازهی این بخش کشور محروم و گرفتار بلا و آفت نیست. مردم سیهروز این بخش از کشور رفیقی جز کوه و درخت مناطق خویش ندارند. مشقت و رنج درواز و دروازی را هیچکس ندیده و ندارد. این مناطق همچنان نه جاده درست دارد، نه برق، نه شفاخانه. شما از فیضآباد- مرکز ولایت بدخشان تا هرات چقدر کرایهی موتر میپردازید؟ نهایتش دو هزار. اما یک دروازی، از فیضآباد-مرکز ولایت بدخشان تا شروع درواز(اگر از مسیر اشکاشم-شغنان سفر کند) مبلغ ۳۰۰۰ تا ۴۰۰۰ هزار افغانی کرایهی موتر میپردازد. یعنی چیزی حدود قیمت بلیت هواپیما هنگام سفر از ولایتی به ولایت دیگر کشور. تازه، با پرداخت این هزینه مطمئن نیست سالم و زنده به خانهاش برسد. میدانید دروازیها چگونه مایحتاج خود را تهیه میکنند؟ هر دروازی برای خریدن فرش، برنج، روغن، کفش، لباس و دیگر ضروریات زندگی مجبور است هر سال به ولایت کندز سفر کند. هر دروازی مواد لازم را در کندز تهیه میکند و به دست باربری میدهد. بعد مواد مورد ضرورت دروازی(خدا کند یک بوجی برنج باشد یا چند توپ تکه، هرچه باشد و هر اندازهای که باشد)از شیرخان بندر میگذرد و از پایتخت تاجیکستان عبور کرده به درواز میرسد. چون از راه تخار و خود بدخشان این ممکن نیست. پول کرایه انتقال مواد تقریباً دو برابر پول خریدش میشود.
افزون بر این تقدیر پست، حالا بلای ویرانگر طالب هم از یخن مردم درواز گرفته است. این بلا متأسفانه دقیقاً در همان جایی عرض وجود کرده است که پل مشترک میان افغانستان و تاجیکستان است. مایحتاج مورد ضرورت مردم که از کندز بار زده میشد از همین پل به درواز انتقال داده میشد. حدود یکسال قبل چیزی حدود هفتنفر طالب در ولسوالی نسی درواز جنگ با دولت را شروع کردند. حالا آن هفتنفر تعدادشان به هشتاد نفر رسیده. این تعداد حدود سینفر از جوانان زبده و ارجمند نیروهای امنیتی کشور را تا این دم کشتند. اما کل تلفات خودشان به سه کشته و زخمی نمیرسد. دولت زیر فشار افکار عمومی، هربار طیارهای برای عملیات به آنجا گسیل میکند و بعد ۱۵ نفر تلفات از جانب دشمن را به غلط گزارش میدهد. همین دروغهای دولت باعث شد که طالبان تمامی قریههای ولسوالی نسی درواز را بگیرند.
قبلن، یک روز در هفته، پل بالای دریای آمو برای یک روز باز میشد و مردم ما از بازار مشترک تاجیکستان استفاده میکردند. حد اقل چیزهای خورد و ریزه مورد ضرورتشان را مردم از همین بازار مشترک ولسوالی نسی تهیه میکردند. حالا بهخاطر طالبان این پل بسته شده است. تاجیکستان دیگر به امنیت این محل اعتماد ندارد. در پنج ولسوالی درواز فقط یک شفاخانه است که در همین ولسوالی نسی فعالیت داشت. داکتران این شفاخانه هم تاجیکستانیها بودند. این داکتران بعد از جشن نوروز، از ترس طالبان دیگر سر کار خود برنگشتند. طالبان حالا بر تمامی ولسوالی حاکم اند، محکمه دارند، مالیه میگیرند، راه مردم را بسته اند و برای هیچکس اجازه رفت و آمد را نمیدهند. حالا مردم دست شان از همان یک بازار کوچک که آنهم به لطف دولت تاجیکستان فراهم شده بود و یک شفاخانه که آن نیز از برکت حضور داکتران تاجیکستان عرضهی خدمات میکرد، کوتاه شده است. اکنون مردم تمام امیدشان قبول دعایشان به درگاه خداست.
حالا مردم برای درمان دردشان کجا بروند؟ مردم آرد، روغن و دیگر مواد لازم را از کجا تهیه کنند؟ برای گفتن این مشکلات پیش کی شکایت برند؟ آنجا نه روزنامه است و نه رادیو که مردم احوال بد خود را گزارش کنند. تدابیر والی ولایت برای رفع مشکل امنیت این مردم چیست؟ چرا وقتی هر روز فرزندان مردم مظلوم محل را میکشند، والی خاموش است و اقدامی نمیکند؟ مسوولیت نمایندهی مجلس- بدخشان چیست؟ چرا نمایندهی مجلس- کاری برای این بخش بدخشان انجام نمیدهد؟
حبیب حمیدزاده
( یاد آوری تاجیک میدیا: این نبشته برگه رخنامه آقای حبیب حمید زاده برگرفته شده است.)
https://tajikmedia.com/?p=12622