عمر راوی تاجیک
شهید عبدالمجید کلکانی، یک شخصیت بزرگ انقلابی!
( ۱۸ جوزا، چهلمین سالروز شهادت آن مرد افسانوی)
یادداشت از: عمر راوی تاجیک.
شهید عبدالمجید کلکانی نماد ناب مبارزه مستقل ملی – انقلابی برای برقراری یک زندگی سالم انسانی در پرتو آزادی و عدالت و مردمسالاری بود.
مردی که در سخت ترین شرایط، در استبدادی ترین شرایط، در حالیکه یگانه و تنها کسی بود که دولت رسما برای پیدا کردنش و گرفتاری اش جایزه نقدی مانده و مامورین امنیتی دولت ظاهرشاه و داود شاه و بعد خلقی ها و پرچمی ها دنبالش می گشتند، در قلب مردم زیست و مدت ۲۵ سال را به صورت مخفی به سربرد و مبارزه کرد.
هزار نام بالایش گذاشتند. دزد گفتند. رهزن گفتند. یاغی گفتند. اما مردم عاشق اش بودند. مردم کهدامن، مردم شمالی و مردمان ولایت های دیگر که ازش شناخت داشتند برایش جان می دادند. مجید یگانه شورشگر انقلابی نامدار آن دوران بود که غرور مردمش را به درخشنده گی خیره کننده ای به نمایش می گذاشت. مردمی که سرکوب شده بودند، مردمی که تاراج های پیهم را تجربه کرده بودند، آن آخرین سرکش تاریخ را به جان می پروریدند و از بودن و از دیدنش احساس سربلندی و غرور می کردند. آه که نامش چه بی نهایت روحیه می بخشید به هواداران و آشنایان و عاشقانش.
مجید کلکانی آزادی میخواست، استقلال میخواست، عدالت اجتماعی میخواست. وابستگی به بیگانه را به هر شکل و تحت هر عنوانی مطلق رد میکرد و مردود می پنداشت.
یک انقلابی به معنای واقعی کلمه بود. هم ضد ارتجاع، هم ضد استبداد و هم ضد استعمار. مستقل، غیر وابسته، متکی به خود، آزاد. جان خود را جانانه و مردانه در راه آزادی مردمش قربان کرد. هم زندگی اش حماسه بود و هم مرگش حماسی. مجید گوهر ناب انقلاب بود. انسان ناپیدا و نایاب بود.
خوشبختانه، از مجید شهید نوشتار های خوبی برجای مانده است. قدرت قلم اش، شکوه اندیشه اش، اندیشمندی و تحلیل گری و ژرفناکی نگاه اش در تمام آن نوشتار ها موج می زند و کاملن آشکار می باشد. دوستان میتوانند آن نبشته ها را پیدا کنند و بخوانند و داوری نمایند.
من مجید کلکانی شهید را به حیث یک انسان مسلمان، آزادیخواه، عدالتخواه، ملی، دموکرات و طرفدار سرسخت بینوایان و فرودستان می شناسم . یک جوانمرد به همان معنای متعالی و تاریخی و واقعی آن بود.
پیش من، در نظر من ، به اساس شناختی که من دارم، از جمله کسانی که در رهبری یک گروه سیاسی آن زمان بودند، مجید کلکانی نخستین و آخرین متفکر، اندیشمند، تحلیلگر و جامعه شناس انقلابی بود که خودش را از تلقین ها و به عاریت گرفتن ها و تقلید و دنباله روی و نشخوارگری و جزم اندیشی و ایدیولوژی زده گی رهانیده بود. طرحها و راهکارهای انقلابی اش، دیده گاهش، محصول و بازتاب شرایط عینی و جوشش ها و پویش های واقعی جامعه منحصر به فرد افغانستان آن زمان بود. دیگر کسی را در خراسان ندیدم و نیافتم و نشناختم که در گستره اندیشه و تفکر و تحلیل انقلابی جامعه به پای مجید کلکانی برسد.
کرم های کتاب بسیار بودند، طوطی های که خطوط این کتاب و آن کتاب فلان حزب و بهمان حزب را از بر داشتند، زیاد بودند. دعوای تیوریسن بودن و این بودن و آن بودن را خیلی کسان داشتند، بیشتر شان را می شناختم و دیده بودم. اما یگانه کسیکه در میان رهبران انقلابی آن زمان به راستی اندیشمند بود، متفکر بود، از خود و از تجربه و برداشت خودش سخن میگفت و طرح و برنامه و تحلیلش خاص و خالص برآمده از شرایط افغانستان بود ، مجید کلکانی بود. از این نگاه، مجید کلکانی در هیچ قالب و در هیچ چهارچوب فکری و ایزم زده گی های متعارف و معمول شده ای آن زمان جور نمی آمد. از همین جهت است که خیلی کسان، در شناخت مجید کلکانی گیج و ناتوان می شوند و هی به توهمات و پیش داوری های خود می چسپند.
سازمانی انقلابی را که مجید کلکانی ساخت و رهبری کرد، سازمان آزادیبخش مردم افغانستان (ساما)، در نوع خود یک سازمان استثنایی در تاریخ افغانستان بود. ترکیب آن سازمان، برنامه اش، طرح های انقلابی اش، شیوه های کارش، با نگاه عنعنوی حاکم در جنبش سیاسی آن زمان بسیار متفاوت بود.
متاسفانه خود مجید بزرگ و همه یاران و همرزمان ردیف اولش توسط رژیم خون آشام مزدور روس یکی از پی دیگر گرفتار و تیرباران شدند. برادر خردمندش پروفیسور قیوم رهبر را حزب گلبدین به همکاری آی . اس . آی در پاکستان ترور کرد.
مجید کلکانی، یک شخصیت انقلابی بسیار مهم و بی نهایت تاثیرگزار بود که در غبار رویداد های خونین و بی پایان سالهای بعد پنهان گشت و ناشناخته ماند که شاید بسیاری از جوانان امروزی نامش را نشنیده باشند و در باره اش هیچ چیزی ندانند.
روح شهید عبدالمجید کلکانی شاد و یادش گرامی باد.
https://tajikmedia.com/?p=12674