چند نکته قابل باد آوری به رهبران معزز تاجیک بخصوص جناب صلاح الدین ربانی وچند نکته ای دیگر !
نبشته از : انجنیر نورمحمد خرمی .
شرایط فعلی وچشم انداز اوضاع بسوی آینده ؛ قاطعانه حکم می کندکه تاجیکان کشورما یکجا با برادران هزاره واوزبیک منحیث بخش وسیع واساسی باشندگان این سرزمین ؛ بصورت صریح وبدون اگر ومگر دربرابر عملکرد های روشن تر ازآفتاب قومگرایانهٔ چهره ها وجریانات پشتون محوری چون خلیلزاد، غنی ، کرزی ، حکمتیار ودیگران و جریانات تروریستی همچون طالبان که برای تحمیل یک حاکمیت تک قومی پشتونی در آخر روز باهم یکجا و چون تن واحد عمل می نمایند ؛ این ها نیز با برنامه های کوتاه مدت ، میان مدت و دراز مدت بصورت متحدانه ویکپارچه عمل نمایند..

برجناب صلاح الدین ربانی رهبر جوان وبا صلابت جمعیت اسلامی افغانستان است که چنانیکه در دوران کار شان در وزارت خارجه حکومت وحدت ملی ازخود در برابر چالش های خلق شده توسط رئیس جمهور تمامیتخواه با قاطعیت ایستادگی نموده و بارعایت سیاست متعارف در یک حکومت ایتلافی یک وجب از موضع اصولی خود عقب نشینی نه کرده و در جریانات اخیر در راستای ایستادگی در برابر تقلب ، با متانت وبا استدلال قوی از موضع بر حق تیم ثبات و همگرایی و از منافع مردم خود دفاع کردند ؛ لازم است ازبرای بوجود آوردن یک چتر وسیع تاجیک محور متشکل از نخبگان ورهبران سیاسی اعم ازبزرگان و جوانان ابتکار به خرچ داده گام اول را دراین راستا بردارند ” ! این نه “بدعت است ونه هم شرک”…٫ این حق تاجیکان است که منحیث یک ملیت با تاریخ کهن وباریشه دراین منطقه ای ازجهان چنین مرجع و محور فراگیر تاجیکی را برای دفاع ازمنافع علیای وتامبن حقوق مشروع شهروندی فردی و گروهی خود ؛ در این کشور ، منطقه وجهان در حال تغیر وتحول در کنار مجتمع های سایر اقوام ، بوجود آورده و از آن پاسداری نمایند.

( تصویر : صلاح الدین ربانی رییس «جمعیت اسلامی افغانستان» )

بنظر بنده جناب صلاح الدین ربانی منحیث رهبر بزرگترین حزبی که به هر حال تاجیکان افغانستان حد اقل طی چهل سال گذشته سرنوشت خودرا بدان گره زده اند و به حیث فرزند و رهرو شخصیت عالیقدر وتاریخی ای همچون رهبر شهید استاد ربانی بزرگ این نفوذ معنوی را دارد که بتواند “همه” را بدور یک چتر وسیع جمع نماید.
پیشنهادی وجود دارد که جناب ربانی کار خود را در مشورت و در همکاری نزدیک با احمد مسعود منحیث یگانه پسر قهرمان ملی کشور شهید احمد شاه مسعود که دارای اعتبار معنوی ونفوذ قابل ملاخظه ای در میان نسل جوان تاجیک هستند وهمچنان در همکاری نزدیک وبا استفاده از تجارب جناب دکتر لطیف پدرام به عنوان رهبر حزب کنگرهٔ ملی و یکی از تاجیکان آگاه و داد خواه در سطح ملی وبین المللی و منحیث وصل کنندهٔ تاجیکانِ دارای طرز تفکر و اندیشه های متفاوت آغاز نمایند. بدون شک شخص خود جناب ربانی منحیث رهبر یک حزب جهادی و منحیث نقطهٔ وصل مجاهدین ومقاومت گران به همکاری شورای رهبری جمعیت بخصوص جناب معاون صاحب احمد ضیا مسعود نقش اساسی در برآورده شدن این مٲمول ادا خواهند کرد.

( تصویر: عبداللطیف پدرام رهبر حزب « کنگره ملی افغانستان» ) .

طوریکه بار ها نوشته و گفته ایم جامعهٔ تاجیک به دلایل واضح یک جامعه متکثر و کثرتگرا است .. آرزوی اینکه تاجیکان را تحت یک لوای ایدیولوژیک و تحت رهبری واحد متحد بسازیم عجالتاّ آرزوی دست نیافتنی است .. تاجیکان را میتوان به دور یک هدف همه شمول وبارعایت نمایندگی حوزه ها ، احزاب و شاخص های دیگر برای تحقق اهداف معین وتعریف شده ای که منافع همه در آن مضمر باشد ؛ متحد ساخت.. تجربهٔ جنگ وجهاد ، انتقال قدرت ، مقاومت ضد طالباتی این را به اثبات رسانیده است…

( تصویر: محترم احمد مسعود یگانه پسر قهرمان ملی شهید احمد شاه مسعود. )

در حال حاضر خنثا ساختن توطئهٔ دسترسی و حفظ اقتدار از طریق به کرسی نشاندن تقلب و تن ندادن به تقلب زدایی از طریق خیمه شب بازی های چون مذاکره ومصالحه زیر نظر چهره های شناخته شده ای همچون خلیلزاد، کرزی سیاف ودیگران وهمچنان جلو گیری از تشکیل نظام فاشیستی به اشتراک طالبان زیر نام پروسه صلح از اهم وظایف تاخیر ناپذیر تاجیکان وسایر اقوام بخصوص برادران اوزبیک و هزاره است. تاجیکان وقتی می توانند مشترکا به این برادران کارهدفمند و ثمربخش نمایند که خود متحد شده و متحدانه وبابرنامه ونیرومندانه عمل نمایند.
گام اول در جهت جلوگیری ار عملی شدن توطئهٔ به کرسی نشاندن تقلب و تشکیل حکومت فاشیستی همانا زیر کنترول در آوردن ملکی تمام مناطقیکه که بصورت عنعنوی و از لحاظ دیمواگرفیک مربوط به ” حوزه مقاومت ” بوده است؛ می باشد. این مٲمول ازطریق تکمیل پروسهٔ تعین والی ها در تمام این حوزه و در جاهایی لازم ولسوال ها ازطرف تیم ثبات وهمگرایی است .. مهم نیست اگر در بعضی ولایات مقر ولابت بدست اشخاص و نیرو های معاش خور غنی باشد … کافی است مردم بومی از مراجعه به چنین مکان ها ابا ورزند … مردم ما ازطریق ساختن کمیته ها وشورا های روستایی ازبرای پیشبرد امور روزمره محلات خود تجربه کافی دارند… بدون آن هم حکومت غنی برای مناطق ما پروژه های انکشافی را لازم ندیده وتنخواه ماموربن و معلمین‌را با دل نا خواسته بعد از گذشت ماه هامی فرستد….
پس هم بخاطر زمینگیر ساختن غنی وهم به حیث جانب اصلی و دارای پایگاه وسیع اجتماعی و سرزمینی مذاکره با طالبان ؛ تاجیک ها ، هزاره واوزبیک ها ازبرای سرنوشت امروز و فردای خود ونسل های آینده این فرصت تاریخی را ازدست ندهند !
درنهایت لازم به تذکر می دانیم که ندای ما برای وحدت واتحاد ملیت تاجیک ومبارزهٔ عدالتخواهانه ما دربرابر ظلم ، استبداد واعمال سیاست قومگرایانهٔ یک گروه محدود ؛ به هیچوجه صبغهٔ ضدیت ودشمن تراشی در برابر کدام قوم خاص ازجمله قوم شریف پشتون را ندارد … بلکه برای ما وبرای عده ای زیادی از پشتونها این دگر به اثبات رسیده که شوونیزم قومی وفاشیزم قبیلوی دشمن مشترک همه اقوام افغانستان ازجمله قوم پشتون نیز است. این شوونیست وفاشیست ها هستند که قوم بزرگ پشتون را دربرابر سایر اقوام کشور قرار داده و موجب کین و خصومت سایر هموطنان شان در برابر این ها گردیده اند. بادرک همین موضوع است که امروز بهترین و آگاهترین پشتونها درکنار نمایندگان سایر اقوام در تیم ثبات و همگرایی گرد آمده وقاطعانه از موضع حق طلبانه همه مردم در برابر شوونیزم قومی وفاشیزم قبیلوی حمایت بیدریغ می نمایند …